۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

راه بهشت

به جای اینکه بیخ گوش من هی بگی که« کو اون راه بهشت که می گفتی دیشب وسط باغچه پیدا کردی؟» پاشو با من بیا تو ایوون. خب ابنجا رو نگاه کن. همین رد مورچه ها رو میگم. حالا دنبال کن با من تا برسیم به بهشت. بیا...بیا... اینجاست، رسیدیم. چیه؟ چرا اینجور منو نگاه می کنی؟ خب لاشه سوسکه که باشه. این بهشت مورچه هاست. نمی دونی دیشب تا حالا چندین هزار مورچه جشن گرفتند دور این لاشه. یعنی خندیدند، یعنی شاد یودند، یعنی از زندگی خوششون اومده. چیه نکنه دوباره می خوای به من بگی که بهشت خیلی از این چیزها مهمتر و بالاتر و والاتره؟ اصلا تو هر چی می خوای بگو. من که بهشت رو پیدا کردم و الان هم می خوام از تماشاش لذت ببرم...

۱ نظر:

  1. salam saeide aziz:)
    chetori to? xubi? key miay az nazdik bebinimet?
    merc az addet va sar zadanet, xoshhal shodam, nazdike yesal bud ke hichi tu weblog naneveshte budam,vaghti sar zadi ehsas nakardi gard o ghobar ru webam neshaste? :) az in pas miam be didane webet,

    پاسخحذف

گفتند که...