۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه
سرگیجه
می چرخیم و می چرخانند و چرخانده می شویم و هستیم که هستیم همچنان که بودیم...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
یکی هستم مثل شما، گیج و سرگشته توی یک گوشه دنیا نقش یک سنگ را بازی می کنم. و همیشه دلم می خواهد کلاغ باشم...
جام پياپي ميزنم
پاسخحذفهي ميزنم هي ميزنم بي اختيار